فرزندان چند تربیتی

یکشنبه 12 آبان 1404

فاجعه‌ای به نام چند تربیتی شدن فرزندان

گاهی خانه شبیه چهارراهی می‌شود که هر کسی از یک سمت بوق می‌زند...

فرزندان چند تربیتی

پدر یک قانون می‌گذارد، مادر قانون دیگر، مادربزرگ دلش نمی‌آید «نه» بگوید، و پدربزرگ با مهربانیِ خودش قانون‌ها را نادیده می‌گیرد.

و میان این صداهای پراکنده، کودکی جا می‌ماند که نمی‌داند باید به کدام مسیر اعتماد کند.

او کم‌کم یاد می‌گیرد که در دنیا چیزی به نام درست یا غلط وجود ندارد، بلکه فقط باید بفهمد چه کسی زورش بیشتر است، یا دلش بیشتر می‌سوزد.

وقتی مادر می‌گوید: «شکلات نخور، وقت ناهاره»، پدر می‌گوید: «باشه، بعد از غذا بخور»، مادربزرگ می‌گوید: «الان بخور عزیزم، دلم نمیاد نه بگم»،

و پدربزرگ هم می‌گوید: «بیاین سخت نگیرید به بچه‌م، خودم می‌برمش مغازه براش می‌خرم»

کودک به جای یادگرفتن نظم و منطق، یاد می‌گیرد قانون یعنی «سلیقه‌ی آدم‌ها».

اما تربیت، با مهربانی بی‌مرز یا سخت‌گیری بی‌فکر ساخته نمی‌شود, با ثبات، هماهنگی و احترام مشترک بین بزرگ‌ترها ساخته می‌شود.

وقتی والدین و اعضای خانواده با هم هم‌صدا می‌شوند، کودک احساس امنیت می‌کند، چون می‌فهمد پشت هر تصمیم، فکری هست، نه سلیقه‌ای گذرا.

👨‍👩‍👧 کودکی که در فضای هماهنگ بزرگ می‌شود، یاد می‌گیرد قانون یعنی تعهد یعنی توافق، یعنی احترام.

و این همان چیزی‌ست که بعدها در جامعه، از او انسانی مسئول، منظم و قابل اعتماد می‌سازد.

لطفاً این مطلب را با والدین، پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌های گرامی به اشتراک بگذارید؛ شاید همین آگاهی کوچک، آرامش و هماهنگی بیشتری را وارد دلِ یک خانه کند. 🙏💚

فاطمه مرادی | روانشناس و درمانگر کودک، نوجوان و خانواده



#فرزندپروری#تربیت
اشتراک در تلگراماشتراک در واتس‌اپ
right

طراحی و توسعه: سعید فرهادی

left